زندگی عاطفی به حدی غنی است که با واژهها نمیتوانیم آن را وصف کنیم. اندوه، شادی، نشاط، پشیمانی، خشم، و بسیاری دیگر، با هم میآمیزند و ترکیبی منحصر به فرد میآفرینند که در آن یک احساس در احساسی دیگر رسوخ میکند. اما هرچند واژهها نمیتوانند طیف گستردهی احساسات رایج بشری را توصیف کنند، اما واژههای زیادی وجود دارند که احتمالا فراتر از تصور شما هستند.
در این نوشتار چند تجربهی عاطفی رایج شرح داده میشوند و اصطلاح فنی آن احساس هم ارائه میشود.
کاملا مطمئنم که برخی از این اصطلاحات را، مثل آشناپنداری (دجاوو)، قبلا شنیدهاید. باقی آنها ترکیبی از تجربیات آشنا هستند اما واژههایی کاملا تازه برای آنها به کار رفتهاست:
۱. کریسالیسم
رونالد ای. ریجیو، استاد روانشناسی سازمان کلرمونت مککنا میپرسد، “آیا تا به حال احساس گرما، آرامش و صلح داشتهاید زمانی که گرم و خشک درون خانه هستید، و آن بیرون باد میوزد و هوا به شدت بارانی است؟” من چنین حسی داشتهام (و معمولا این احساس باعث میشود یه گوشه چنبره بزنم و کتاب بخوانم). قطعا شما هم چنین احساسی را تجربه کردهاید، اما میدانستید که این احساس اسم دارد؟
ریجیو توضیح میدهد، “این تجربه میتواند حسی شبیه به بودن در رحم مادر به شما بدهد و بنابراین آن را کریسالیسم نامیدهاند.”
۲. آندرونیتیس: احساسات رایج
ریجیو توضیح میدهد، ” این حس، همان سرخوردگی است که تجربه میکنید زمانی که با یک شخص جدید و جالب ملاقات میکنید، اما میکوشید درک کنید که شکلگیری کامل رابطه با او چهقدر طول خواهد کشید. شما میخواهید رابطه سریعا شکل بگیرد، اما میدانید که این اتفاق رخ نخواهد داد.” او اضافه میکند، فاش کردن اطلاعات شخصی به هر دو طرف کمک میکند که زودتر به هم نزدیک شوند.
۳. انومان
ریجیو میپرسد، “تا به حال آرزو کردهاید که به گذشته برگردید و با خودتان در زمان گذشته، چیزهایی دربارهی آینده بگویید؟” اگر چنین تجربهای داشتهاید، این میلی که در شما به وجود آمده، انومنت نام دارد.
ریجیو توضیح میدهد که، “به طور خاصتر این حس و حال زمانی به وجود میآید که نتیجهی خوبی در یک موضوع کسب کردهاید، و به خاطر میآورید که وقتی سنتان کمتر بود چهقدر نگران این موضوع بودید و آرزو میکنید که کاش به عقب برمیگشتید و به خود جوانترتان میگفتید که اتفاقات خوبی رخ خواهند داد.”
۴. جوسکا
این یکی همیشه برای من پیش میآید. ریجیو میگوید، “این همان مکالمهی فرضی است که دائم در سرتان رخ میدهد. به عنوان مثال، تکرار دوباره و دوبارهی یک استدلال در سرتان زمانی که همه چی را درست گفتهاید و در بحث برنده شدهاید، یا تمرین درخواست اضافه حقوق از رییستان و حدس زدن واکنش او و جوابهای زیرکانهی خودتان.” آیا من عجیب و غریب هستم یا شما هم این کار را میکنید؟
۵. اکسولانسیس: احساسات رایج
اکسولانسیس “حس سرخوردگی است زمانی که مشغول صحبت دربارهی یک تجربهی مهم هستید اما سایر آدمها نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند یا آن را درک کنند، در نتیجه شما از صحبت دربارهی آن تجربه دست میکشید.”
آیا حالات عاطفی دیگری وجود دارند که دوست داشته باشید واژهای برای آنها داشته باشید؟